حروف ابجد قلابی ( سوالات بی پاسخ ۹ )
یکی از معجزات بزرگ جناب باب استفاده بسیار از حروف ابجد و سخن گفتن طبق این حروف بوده است ولذا برای ظهور نجات دهنده جهان نیز با این حروف سخن خود را بیان می دارد و برای ظهور موعود الهی چنین بشارت می دهد : " و چه بسا نوری را که خداوند نور می کند بمن یظهره الله و چه بسا نوری را که نار می فرماید به او و اگر در عدد غیاث ظاهر شود و کل داخل شوند احدی در نار نمی ماند و اگر الی مستغاث رسد و کل داخل شوند احدی در نار نمی ماند الا اینکه ..................
با سلام و عرض ادب به محضر همه دوستانی که قابل دانسته به وبلاگ سر زدند و برامون نظر گذاشتن . یکی از دوستان ( نارینه ) ظاهرا نسبت به مطلب روز ۲۱ آبان در مورد محسنات بهائیت دلگیر شده بودند که لازم شد به عرض برسونم که :
اولاْ بهتره یک کمی بیشتر مطالعه کنید و کافیه مطالب همین وبلاگ را با دقت نگاه بکنید و ببینید که جناب عبدالبها نسبت به افراد سیاه پوست و ترک چه بیاناتی دارند و آیا این را می توان احترام به ادیان نامید ؟ آیا چون سیاهان و ترکها به آئین بهائی نگرویدند باید اینگونه مورد توهین واقع بشوند ؟
ثانیاْ صلح طلبی که شما اون را به عنوان یک حسن قلمداد فرمودید ............
گهگاهی شنیده میشود که پیروان باب و بهاء خود را دارای افکار مترقی و پیشرفته و روش نو و سازنده مطابق موازین علمی و روح زمان معرفی و قلمداد میکنند، برای آن که بدانید تا چه اندازه این ادعا بیپایه و بیاساس است کافی است که نظر شما را به چند نمونه از دستور «بیان» و «اقدس» جلب کنیم:
میرزا علیمحمد در کتاب بیان عربی در باب 6 واحد 6 صفحه 24 می‌گوید:
«فلتمحون کل ماکتبتم و لتستدلن بالبیان؛ آنچه را که تاکنون نوشتید نابود کنید...
عجب گافی !!
بهاییت این تعلیم را از ابتکارات آیین خود می شمارند !!
با اندکی پژوهش در منابع اسلامی در می یابیم که دین مقدس اسلام در بالاترین حد ممکن روی این مسأله – اتحاد عالم انسانی – سخن به میان آورده است .
برای نیل به هدفمان چند بخش ذیل را مطرح می کنیم :...
ادعای خدایی رهبران ما شطحیات است
مبلغین بهائی در مورد ادعای خدایی رهبران خود (میرزا علیمحمد شیرازی و حسینعلی نوری) توجیهاتی می کنند که نهایتا سعی می کنند آنها را به شَطَحیّات یکی از عرفا تطبیق کنند در صورتیکه اولاً شَطَحیّات حجیّت ندارند و ثانیا بر فرض داشتن حجیّت و بنا بر تعریفی که عرفا از شَطَح می کنند، شَطَح عبارت است از رسیدن سالک به مرتبه ای از سلوک که ...
اُلفت از این زیباتر ؟ ( سوالات بی پاسخ ۸ )
جناب شوقی افندی که لقب ولی امر الله را برای خود برگزیده و رهبر بهائیان بوده است در کتابی به نام " قرن بدیع " مطالبی را نوشته است که برخی از مطالب سوال برانگیز و جالب توجه است از جمله در جلد اول این کتاب در صفحه 329 ( البته در چاپ اول و دوم یعنی در چاپهای بعدی ناپدید شده است ) چنین می نویسد : ( در جریان تبعید بهاء الله به عراق ) شیوه بابیان این بود که در شبهای تار به دزدیدن ملبوس ...............
خداحافظ مردم دنیا
اثری از تحری حقیقت در بهاییت نیست .
از باب نمونه حسینعلی – رئیس فرقه بهاییت - می گوید : راه رسیدن به عرفان قطع ارتباط با همه موجودات است « إن العباد لن یصلوا إلی شاطئ بحر العرفان إلا بانقطاع الصرف عن کل من فی السموات و الأرض » :بندگان به ساحل دریای عرفان نخواهند رسید مگر اینکه از هر کس در آسمانها و زمین است کاملا قطع ارتباط کنند ( ادعیه حضرت محبوب ، 410 ) .
مضمون آن این است که ...
یعنی ای میرزا آغاسی از تُرک جماعت (عثمانی ها) دوری کن حتی اگر پدرت باشد، چون اگر دوستت داشته باشند تورا می خورند و اگر از تو برنجند تو را می کشند.
با صرف نظر از اغلاط ادبی عبارت فوق، ...
