تحریف قرآن یا دغل بازی

در سخنان میرزا حسینعلی نوری(بهاءالله) به مواردی برخورد می کنیم که آیات قرآنی را به عنوان گواه می‏آورد ولی متأسفانه در موارد متعدد حتی ظاهر آنها را غلط نقل می‏کند (تا چه رسد به مفاهیم آیات)
به عنوان نمونه در کتاب «بدیع» خطاب به میرزا مهدی گیلانی می‏نویسد:...
«می‏خواهم همین قدر بر خود تو معلوم شود که از آن اشخاصی هستی که می‏فرماید: و ان یروا کل آیة لا یؤمنوا بها»[1] .
اصل آیه‏ی شریفه در دو سوره از قرآن (أنعام و أعراف) بدین صورت آمده است: 
و ان یروا کل آیة لم یؤمنوا بها (الأنعام: 25 و الأعراف: 146). 
در سخنان بهاء، فعل نفی یعنی «لا یؤمنوا» تبدیل به «لم یؤمنوا» شده است که در اینجا نباید به کار رود، چرا که این فعل در جواب شرط آمده است و میرزا حسینعلی اگر با قواعد زبان آشنا بود، آیه‏ قرآن را غلط نقل نمی ‏کرد. 
نمونه‏ی دیگر از اغلاطی که بهاءالله در نقل آیات قرآنی مرتکب شده آن است که می‏ نویسد: 
«بگو ای اهل بیان ... از نفوسی که مقصود عرفان در فرقان می‏فرماید: کم من آیة یمرون عنها و هم عنها معرضون» [2] . 
این عبارت از قرآن کریم به غلط نقل شده و اصل آن در سوره‏ یوسف بدین صورت آمده است: «و کأین من آیة فی السموات و الأرض یمرون علیها و هم عنها معرضون (یوسف: 105)».  
نمونه‏ی دیگر از این گونه اغلاط را عبدالحمید اشراق خاوری در کتاب «مائده‏ی آسمانی» آورده است. در آنجا از قول بهاء، نقل می‏کند که در خلال لوحی نوشته: 
الحمدلله الذی وفی بما اوحی علی کافة أنبیائه و رسله و بشر الکل بأیامه و منها یوم الذی وعدنا به فی محکم کتابه بقوله جل سلطانه: (یوم یغنی الله کلا من سعته) و انه هو یومنا هذا [3] .
یعنی: «ستایش خدایی را که بدانچه بر همه‏ی پیامبران و رسولانش وحی کرده بود وفا کرد و همگی را به روزگاران خود نوید داد که از آن جمله روزی است که به ما در آیه‏ی محکم از کتابش وعده داده شد که فرمود: «یوم یغنی الله کلا من سعته» و آن روز،همین روزگار ما است»! 
این عبارت کوتاه، هم به لحاظ لفظ، غلط است و هم به اعتبار معنی. اما خطای لفظی آن، از این روست که در آیه‏ی قرآن جمله‏ی «یوم یغنی الله...» به هیچ وجه وجود ندارد. آنچه در قرآن کریم آمده به صورت: و ان یتفرقا یغن الله کلا من سعته (النساء: 130) دیده می‏شود.
و اما خطای معنویش از آن روست که این آیه‏ کریمه، وعده‏ نیک و تسلی خاطر به زن و شوهری می‏دهد که از یکدیگر جدا شده‏اند، نه آن که نوید دیدار حسینعلی بهاء را بدهد! آیه‏ی مزبور می‏فرماید: 
«و اگر آن دو (زن و شوهر، به ناچار) از یکدیگر جدا شدند (اندوه مخورند چه بسا) خداوند، هر دو را از رحمت خود بی‏نیاز کند». 
این مسئله، به دیدار میرزا حسینعلی مازندرانی آن هم در روزگار موعود، چه ربطی دارد؟! 
به علاوه، آنچه در آغاز سخن میرزا آمده که: «و فی بما أوحی علی کافة أنبیائه». غلط دیگری است زیرا وفا کردن، در برابر پیمان و عهد می‏آید نه در برابر وحی. بنابراین لازم بود بنویسد: «و فی بما عهد الی کافة أنبیائه». 
ای کاش جناب بهاء به جای آیه سازی و قافیه پردازی، در اندیشه‏ی فهم کلام الهی برمی‏ آمد و سخن حق را به بیراهه نمی‏ کشید.

ممکن است کسانی ادعا کنند که این قبیل اغلاط در آثار بهاء دلیل بر آن است که وی، به تحریف قرآن معتقد بوده و به گمان خود، صورت اصلی هر آیه را نشان داده است!

ولی این شبهه درست نیست زیرا میرزا حسینعلی در الواحش تصریح نموده که قرآن مجید بدون هیچ کاستی، همان است که در دسترس عموم مردم قرار دارد یعنی غبار تحریف بر دامن مقدس آن ننشسته است چنان که می‏نویسد: 

«قرآن تمام بوده و بیان (کتاب علی محمد) هم تمام است و قرآن همان است که در دست کل بوده و بیان هم همین است که حال موجود است» [4] . 
بنابراین، راهی برای رفع ایراد ما بر حسین علی بهاء وجود ندارد و در غلط گویی‏های او، جای شبهه و تردید نیست. و البته این اغلاط، نمایانگر آن است که سخنان بهاء بر خلاف ادعای وی، وحی الهی نیست بلکه زاده‏ی رذهن خطاکار خود اوست» [5] .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.بدیع 218

2.اشراقات 215

3.مائده آسمانی ج7 صفحه 119

4.مائده آسمانی ج7 صفحه 232

5.جواهرالاثار49