دخالت در سیاست ممنوع !!!!! (سوالات بی پاسخ 43 )

از مطالب جالبی که شاید کمتر به آن اشاره شده ارتباط تنگاتنگ دربار پهلوی با بهائیان و بالعکس بود به طوری که بسیاری از مناصب سیاسی مملکت را خصوصا بعد از کودتای 28 مرداد و در زمان محمدرضا پهلوی به عهده گرفتند . در اینجا فقط به ذکر نام برخی از این بهائیان که در دربار پهلوی نقش مهمی را ایفا می کردند اشاره می کنم : سپهبد عبدالکریم ایادی، عنصر مشهور بهائی، در مقام پزشک مخصوص شاه و رئیس بهداری ارتش نفوذی تام در دربار پهلوی یافت و پست مهم نخست‌وزیری نیز........

به مدت نزدیک به 14 سال در اختیار عباس هویدا (فرزند همان عین‌الملک) قرار گرفت.

افزون بر این دو، منصور روحانی (وزیر آب و برق و نیز کشاورزی)، عباس آرام (وزیر خارجه)، سپهبد اسدا.. صنیعی (آجودان مخصوص محمد‌رضا در زمان ولیعهدی و وزیر جنگ و نیز وزیر تولیدات کشاورزی و مواد مصرفی در زمان سلطنت وی)، غلامرضا کیان‌پور (وزیر دادگستری)، منوچهر تسلیمی (وزیر بازرگانی و اطلاعات)، دکتر منوچهر شاهقلی پسر سرهنگ شاهقلی موذن بهائیها (وزیر بهداری و علوم)، هوشنگ نهاوندی (وزیر علوم، رئیس دانشگاه تهران و شیراز، رئیس دفتر فرح و یکی از ارکان حزب شه ساخته رستاخیز)، فرخ‌رو پارسای (وزیر آموزش و پرورش)، سپهبد پرویز خسروانی (فرمانده ژاندارمری ناحیه مرکز در جریان کشتار 15 خرداد 1342، آجودان فرح، معاون نخست‌وزیر و رئیس سازمان تربیت بدنی و مدیر عامل باشگاه تاج بعد از بازنشستگی)، دکتر شاپور راسخ (رئیس سازمان برنامه و بودجه)، پرویز ثابتی (معاون سازمان امنیت و «مقام امنیتی» مشهور)، ارتشبد جعفر شفقت (رئیس ستاد ارتش) و...........

حال سوال اینجاست که : آیا دخالت در امور سیاسی در بهائیت حرام نشده است ؟ آیا این افراد به دین خود پشت کرده از بهائیت کناره گرفته بودند ؟ نفوذ این همه بهائی در دربار با ساد زیستی که سفارش اکید رهبران بهائی است سازگاری دارد ؟ اگر واقعا ورود و دخالت در سیاست حرام است و دیانت از سیاست جداست حکم واقعی این افراد چه می شود ؟ چرا آنها آزادانه به زندگی ادامه دادند و هیچ توبیخی از بیت العدل برای آنها صادر نشد ؟ و........