اسلام و اقتصاد

پیوند اسلام با اقتصاد

در مقدمه پیشین به عرض رسید که ایدئولوژی ها در اقتصاد اثر گذارند به همین خاطر ایدئولوژی اسلام – که بالاترین جهان بینی در بین ادیان و مورد گواهی خرد انسانی می باشد –  نیز در اقتصادی که مطرح می کند اثر خود را گذاشته است و پیوند خویش را با اقتصاد این گونه بیان می دارد.

اسلام دو پیوند با اقتصاد دارد : مستقیم و غیر مستقیم.....

 1- پیوند مستقیم اسلام با اقتصاد از آن جهت است که مستقیما یک سلسله مقررات اقتصادی درباره مالکیت ، مبادلات ، مالیاتها ، حجرها ، ارث ، هبات و صدقات ،وقف، مجازاتهای مالی یا مجازاتهایی در زمینه ثروت و غیره دارد .اسلام کتاب البیع ، کتاب الاجاره ، کتاب الوکاله ، کتاب الرهن ، کتاب الارث ، کتاب الهبه ، کتاب الوقف دارد .

 2- پیوند غیرمستقیم اسلام با اقتصاد از طریق اخلاق است . در این جهت برخی مذاهب دیگر نیز کم و بیش چنین می باشند . اسلام مردم را توصیه می کند به امانت ، عفت ، عدالت ، احسان ، ایثار ، منع دزدی ،منع خیانت ، منع رشوه . همه اینها در زمینه ثروت است و یا قسمتی از قلمروی این مفاهیم ثروت است . تا حدود مسائل اقتصادی روشن نشود ، حدود عدالت و امامت و عفت و احسان و همچنین حدود دزدی و خیانت و رشوه روشن نمیشود[1].

اعتقادات یک مسلمان به توحید و اصول عقاید منشعب از توحید و به عبارتی جهان بینی توحیدی او، اثرات فوق‌ العاده‌ای در مسائل اقتصادی دارد و حیات اقتصادی انسان‌ها و جامعه اسلامی را تحت تأثیر قرار می ‌‌دهد، مثلاً براساس جهان بینی توحیدی، انسان مسلمان در برابر خدا و جامعه انسانی مسئولیت دارد. اینکه انسان خود را در برابر خدا مسئول بداند، در تمام فعالیت‌ های اقتصادی، تولیدی، توزیعی و مصرفی خود به این مسئولیت توجه دارد و آنها را براساس این مسئولیت تنظیم می ‌‌کند. ثأثیر این اعتقاد در فعالیت‌ های اقتصادی و کیفیت به دست آوردن ثروت و مصرف آن، در مقوله عدالت اجتماعی، بسیار آشکار است، بحث‌های تأمین‌های اجتماعی و عدالت اجتماعی و بیمه‌های اجتماعی و انفاق، همه بر این اصل قرار می ‌‌گیرد.

در جهان بینی توحیدی یکی از اصول منشعب از توحید، ایمان به معاد و حیات اخروی است، ایمان به جهان دیگری که از این جهان پربارتر، والاتر، بالاتر است و جهان ابدی است. این ایمان در بسیاری از مسائل و مشکلات اجتماعی و تنظیم روابط و مناسبات اقتصادی نقش بسیار اساسی و فوق العاده دارد. ایمان به حیات دیگر و جهان دیگر که یکی از اصول اعتقادات اسلامی است، سبب می شود معنی سود، زیان، مطلوبیت، خسارت، تجارت، نزد انسان عوض شود و مصادیق آنها گسترش پیدا کند. دیگر برای چنین انسانی فقط سود و زیان در این دنیا مهم نیست، چون جهان دیگری را بعد از این جهان می ‌‌بیند و به آن معتقد است [2].

در این وادی سخن بسیار است که به همین مقدار بسنده می کنیم.

نتیجه

اسلام نزدیک به 14 قرن پیش از این، به مسأله اقتصاد و تعدیل معیشت در بالاترین حد، توجه و راهکار نیز ارائه کرده است.



[1] -مرتضی مطهری، نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص 16و17

 [2] - نشریه مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق علیه السلام

/ پاییز 83 الی تابستان 84  الی 19 16 نشریه پژوهشی، آموزشی و اطلاع رسانی / شماره