خداجون تولدت مبارک ( سوالات بی پاسخ ۱۳)

یکی از ادعاهای حسینعلی نوری ادعای الوهیت یا همان ادعای خدایی است که به حول و قوه خداوند قادر متعالی ( خدای حقیقی جهان ) در این مجال و فرصتهای دیگر برخی از این ادعاهای پوشالی را مطرح و نقد و نقضهای آن را بیان می دارم .

در این قسمت یکی از این موارد که بسیار عجیب و مضحک است ار بیان می دارم . اشراق خاوری یکی از مبلغین قهار و نویسندگان بزرگ بهائیت در کتاب ایام تسعه در صفحه 50 در مورد روز دوم محرم الحرام سالروز تولد حسینعلی نوری می گوید : " فیا حبذا من هذا الفجر .........

استوی فیه جمال القدم علی عرشه العظیم الاعظم و فیه ولد من لم یلدولم یولد " ( چه صبح پربرکتی که در آن جمال قدم بر عرش خود مستقر شد و او که نه متود می شود و نه می زاید متولد شد ) با خواندن این عبارت انسان سالم العقل می پرسد :

مگر می شود کسی که متولد نمی شود متولد شود ؟ مگر می شود خدائی که متولد نمی شود روز تولد و سالروز تولد داشته باشد؟ آیا ممکن است نوزادی در عرش عظیم قرار بگیرد ؟ آیا ممکن است خدا پدر و مادر داشته باشد که از او متولد شود و در همان حال متولد نشود ؟ اگر او خداست و متولد شد پدر و مادرش هم باید خدایان قبلی باشند آیا ممکن است ؟ اگر در لحظه تولد در عرش بزرگ خود مستقر شده حتما خانه پدر حسینعلی عرش او بوده است و خوشا بحال مامائی که او را بدنیا آورده که به همین راحتی به عرش بیرگ او راه یافته است نکند او ملک مقرب الهی بوده است ؟ آیا عقل سالم این تناقضات مضحک را می پذیرد ؟ آیا نوشتن و قبول این ادعاهای پوشالی و خنده آور و پر از تناقض که حتی یک کودک نیز تناقض آن را می فهمد کار انسان عاقل است ؟ در عجبم این اشراق خاوری که آنها او را به عنوان مبلغ بزرگ خود می دانند چنین اشتباه بچه گانه ای را انجام داده است و شاید هم با تفکر در این اراجیف مغزش رسوب کرده بوده که چنین چیزی نقل کرده است . پاسخ را به عهده عاقلان میگذارم چون می دانم که بهائیان پاسخ منطقی و معقول نخواهند داشت .