بهائیان،دست در دست اجانب!!!( سوالات بی پاسخ 27)

از اشکالاتی که سالیان متمادی بر بابیت و بهائیت گرفته می شود ارتباط تنگاتنگ آنان با روسیه و انگلیس است که در متون آنان به راحتی قابل رویت است به عنوان مثال  در کتاب کواکب الدریه صفحه 55 جلد دوم چنین آمده : "بعد از شهادت حاج محمدرضا و حرکاتی که بعمل آمد دولت روس بهائیان را به رسمیت شناخت و کمارف حاکم ترکمنستان به معونت و مساعدت ایشان پرداخت حتی خودش اظهار کرد در اینجاد معبد بسازید تا در ظل اقتدار و دولت روس رسمیت یابند، از آن به بعد بهائیان دم به دم و قدم به قدم رو به سر منزل ترقی ره فرسا شدند تا آنکه .........

پس از قلیل مدتی مدرسه رسمی در همان زمین اعظم افتتاح یافت” بهاء ا… نیز از شادی به جای تشکر از سفیر روس از امپراطور روس قدردانی می کند .قوله جل جلاله: قد نصرنی احد سفرائک اذا کنت فی سجن الطاء تحت السلاسل و اغلال بذالک کتب ا… لک مقاماً لم یحط به علم احد الاهو. یعنی یکی از سفرای تو هنگامیکه در زندان تهران در غل و زنجیر بودم یاری کرد به همین جهت خداوند برای تو مقامی نوشته که جز او هیچکس نمی تواند به آن احاطه پیدا کند (کتاب قرن بدیع جلد 2 صفحات 48 و 49 و در بعضی از چاپها صفحات 86 و 87 .)

چند سوال ذهن انسان را مشغول می سازد : اینکه اینهمه تعریف و تمجید از صاحب دولتی که سالها بر این خاک مقدس سلطه داشته و خونهای مردم بیگناه را ریخته برای چیست ؟ آیا روسیه دلسوز تر از ایرانیان برای ایرانیان بوده است و اگر چنین بوده این غارت اموال ایران برای چه بوده است ؟ آیا تزار روس و یا حاکم ترکمنستان به دین شریف بهائیت گرویده اند که اینگونه حمایت میکنند ویا به فکر منافع خود بوده اند ؟ اگر بهایی شده اند چرا نامشان در میان بزرگان بهایی دیده نمی شود؟و....