فیثاغورث و حضرت سلیمان

بهاءالله نه تنها در علوم طبیعی، اعجاز! نموده بلکه در علم تاریخ نیز گوی سبقت را از همگان ربوده و سخنانی بس غریب، سروده است. به عنوان نمونه، وی از فیلسوف نامدار یونانی یعنی فیثاغورث، به عنوان هم عصر و شاگرد حضرت سلیمان (علیه السلام) یاد می‏کند با آن که سلیمان علیه‏السلام قریب چهارصد سال پیش از فیثاغورث زندگی می‏کرده است چنان که محققان تاریخ بر این امر اتفاق دارند. با این همه میرزا حسینعلی نوری بهاء در «لوح حکماء» می‏نویسد: و فیثاغورث فی زمن سلیمان بن داوود و أخذ الحکمة من معدن النبوة [1] ...

یعنی: «فیثاغورث در زمان سلیمان بن داوود بوده و حکمت را از معدن نبوت گرفته است!» این اشتباه روشن تاریخی که از «مظهر خدا» سر زده، مبلغان بهائی را به دست و پا افکنده است و کوشیده‏اند تا تأویلی پیش آورند و پاسخی برای آن بسازند شاید راه نقد و اعتراض را به روی مخالفان ببندند. به ویژه که میرزا حسینعلی ادعای «عصمت مطلقه» نموده و در کتاب «اقدس» گفته است: لیس لمطلع الأمر شریک فی العصمة الکبری [2] . از میان ایشان، میرزا اسدالله مازندرانی، میدان دار این دفاعیه شده و چنین می‏نویسد: «درباره‏ی عدم انطباق این بیان با تاریخ مذکور حیات فیثاغورث که معتمد علیه محققین عصر می‏باشد توان گفت که مانند بسیاری از آثار مقدسه‏ی دیگر از قدیم و جدید صرفا محض تأیید مقصود و توجه به جوهر مندرجات - بدون تضمین امر دیگر آن - نقل منقولاتی که در دسترس مردم بود، فرمودند» [3] . واضح است که این گونه تأویل‏ها، مردم هشیار را راضی نمی‏کند زیرا غرض اصلی بهاءالله از سخن مذکور این بوده که فلاسفه‏ی قدیم، تحت تأثیر انبیاء قرار داشتند و از ایشان اخذ علوم و حکمت می‏کردند و البته در اثبات این امر، لازم می‏آید که به شاهد صادق و دلیل استواری توسل جوید نه آن که سخن عوام الناس و خطای تاریخی ایشان را ملاک و مأخذ قرار دهد و به نام وحی رحمانی و کلمات آسمانی، افسانه سرایی کند. با این روش، اولا: اصل ادعا (یعنی اقتباس حکما از انبیا) به اثبات نمی‏رسد. و ثانیا: به دیگر سخنان مدعی وحی، چطور می‏توان اعتماد نمود؟! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1.اسرارالاثار(ر ق) صفحه 460 2.اقدس صفحه 15 3.اسرارالاثار(ر ق) صفحه 460