نمونه ‏هائی از تعالیم

نمونه‏ هائی از احکام و تعالیم سید باب

1. أنتم الدواء ثم المسکرات و نوعها لا تملکون و لا تبیعون و لا تشترون و لا تستعملون . 
بر شما باد که سراغ اشیاء فوق نروید آنها را نگهداری ننماید خرید و فروش و مصرف نکنید - دواء - مسکرات.
2. فی محو کل الکتب کلها الا ما انشأت او تنشی‏ء فی ذلک الأمر . 
این باب بابی است در از بین بردن تمام انواع و اقسام کتابها... 

مگر کتبی که نوشته شده و یا نوشته می‏شود درباره‏ مرام بابیت.  
3. ثم العاشر أنتم اذا أستطعتم کل آثار النقطه تملکون و لو کان چاپا فان الرزق ینزل علی من یملکه مثل الغیث قل ان یا عبادی خیر التجارة هذا أن أنتم بمن نظهره یؤمنون أنتم کل اسبابکم بعد ان یکمل تسعه عشر سنه أن تستطیعون لتجددون . 
4. نهی عنکم فی البیان أن لا تملکن فوق عدد الواحد (19) من کتاب و أن تملکتم فلیلزمنکم تسعه عشر مثقالا من ذهب حدا فی کتاب الله لعلکم تتقون . 
بیشتر از 19 کتاب حق ندارید داشته باشید و الا باید نوزده مثقال طلا بپردازید.
5. الباب الخامس و العشر من الواحد الثامن. 
فی ان فرض لکل احد أن یتاهل، لیبقی عنها من نفس یوحد الله ربها و لابد أن یجتهد فی ذلک و ان یظهر من أحدهما ما یمنعهما عن ذلک حل علی کل واحد باذن دونه لأن یظهر عنه الثمره و لا یجوز الاقتران لمن لا یدخل فی الدین...خلاصه - کسی که زن گرفته و بچه‏دار نمی‏شود زنش را به هم‏کیش خود بدهد تا برای او بچه‏دار نماید.  
6. استمناء مانعی ندارد.
قد عفی عنکم ما تشهدون فی الرویا او أنتم بانفسکم عن أنفسکم تستمنیون . 
7. خط شکسته را خدا دوست دارد و لتعلمن خط الشکسته فان ذلک ما یحبه الله . 
8. الباب الخامس من الواحد الخامس.
فی بیان حکم أخذ اموال الذین لا یدینون بالبیان... اموال افرادی که بابی نیستند باید گرفته شود . 
9. فی أن من یحزن نفسا عامدا فله أن یؤتی تسعه عشر مثقالا من الذهب أن استطاع و الا من الفضه و الا فلیستغفر الله تسعه عشر مره . 
اگر کسی عمدا کسی را محزون کند 19 مثقال.... 
10. یجب علی کل نفس أن یورث لوارثه تسعه عشر اوراقا من القرطاس اللطیفه و تسعه عشر خاتما ینقش علیها اسما من اسماء الله و أن لا یورث من المیت الا ابیه و امه و زوجته و ابنه و اخیه و اخته و ما علمه. 
برای وارث 19 برگ کاغذ لطیف و 19 انگشتر به ارث گذاشته شود و از میت چند طایفه ارث ببرند و دخترش ارث نبرد و آن چند طایفه پدر - مادر - زن - پسر - برادر - خواهر - و معلم است.  
11. الباب السادس و العشر من الواحد السادس.  
فی ان لا یحل السفر لا حد الا اذا اراد بیت الله او بیت النقطه... و من یجبر احد علی احد فی سفرا و یدخل بیته بغیر اذنه او یرید ان یخرجه من بیته بغیر اذنه حرم علیه زوجته تسعه عشر شهرا. و ان یتعد احد عن ذلک الحکم و لم یعمل به فعلی شهداء البیان أن یأخذوا عنه خمس و تسعین مثقالا من ذهب حیت لا مرد... . 
احکام عجیبی در این باب پیاده کرده اگر یافتید کل باب را بخوانید.
12. باب 11 از واحد سادس . 
فی أن لا یجوز ضرب المعلم الطفل ازید من خمسة حفیفة و قبل أن یبلغ خمس سنین فلا یجوز الضرب مطلقا و بعد فلا یجوز ازید من خمسة، لا علی اللحم، بل یضرب علی اللباس، و ان یزیدن علی الخمسة او یضرب علی اللحم یحرم علیه التقرب الی زوجته تسعه عشر یوما حتی و ان نسی، و ان لم یکن له قرین فلینفق لمن ضربه تسعه عشر مثقالا من ذهب...

وظیفه معلم را معین می‏کند که اگر شاگرد را بزند 19 روز زنش بر او حرام می‏شود و اگر زن نداشته باشد نوزده مثقال طلا باید به شاگرد کتک خورده بدهد...  
13. رجوع کردن در طلاق 19 مرتبه است و بین هر رجوعی یکماه فاصله می‏باشد . 
14. در باب ثالث از واحد خامس می‏نویسد فی بیان عرفان السنین و الشهور: ملخص این باب آنکه خداوند عالم خلق فرموده کل سنین را به امر خود و از ظهور بیان قرار داده عدد هر سنین را عدد کل شی (یعنی 361 روز) و آنرا نوزده شهر قرار داده و هر شهر را نوزده روز فرموده تا آنکه کل از نقطه تحویل حمل تا منتهی‏الیه سیر او که به حوت منتهی می‏گردد. در نوزده مراتب حروف واحد سیر نماید . 

میرزا حسین علی نیز در اقدس ص34

ان شاءالله در پست بعدی به نمونه احکام بهائیت اندکی اشاره می‌کنیم.

البته می دانیم با خواندن این حرفها شاید سر درد بگیرید اما برای روشن شدن برخی مطالب متاسفانه مجبوریم این مقاله ها را درج کنیم.