بخش دوم : روایات

دراین بخش ذکر چهار بحث ضروری است :

بحث اول : ملاطفت وصف ناشدنی خداوند نسبت به بندگانش

احادیث فراوانی از معصومان علیهم السلام رسیده که میزان محبت و رحمت خداوند متعال نسبت به انسانها در حد وصف ناپذیری بیان کرده است ،... او هفتاد برابر مهربان تر از مادر می باشد و موارد دیگر [ در این زمینه آیات قرآنی هم وجود دارند مانند : « کتب ربکم علی نفسه الرحمه » انعام ، 54 ]

بحث دوم : منش بزرگوارانه رسول خدا صلی الله علیه و آله با مردم

در این بحث هم اشاره هایی به زوایای زندگی پیامبر رحمت می کنیم :

مورد اول : پیمان حلف الفضول

رفتار نیکوی ایشان با مردم همیشگی بود چرا که قبل از بعثتشان در پیمان حلف الفضول شرکت می کردند . این پیمان برای یاری رساندن به هر ستمدیده ای در شهر مکه بود[1] که در جریان ظلم به تاجری یمنی و درخانه عبد الله بن جدعان صورت گرفت[2] . حضرت تمام پیمانهای دوره جاهلیت را لغو کردند[3] و فقط این پیمان را به رسمیت شناختند . دکترجورج جبور استاد مسیحی الهیات با کاوشی در کتاب حلف الفضول خود نشان داد که در زمینه حقوق بشر عربها بر غربیها پیشی داشته اند [4] .

مورد دوم : بخشش ظلم کنندگان در حق خویش

ممکن است کسی بگوید : یاور مظلومان بودن منزلتی محسوب نمی شود اما با ورق زدن  تاریخ می یابیم که او نسبت به ستم کنندگان به خود هم مهربان بود :

1-در جریان فتح مکه وقتی حضرت متوجه شد که سعد بن عباده پرچمدار می گوید : الیوم یوم الملحمه ، الیوم تسبی الحرمه یعنی امروز روز جنگ و از بین رفتن حرمتهاست ، به حضرت علی علیه السلام فرمود که برود و پرچم را از دست او بگیرد[5] .

2-بزرگان قریش هم گمان کردند که حضرت به طور یقین حکم قتل آنها را صادر می کند . حضرت به آنها فرمود : من به شما چیزی را می گویم که برادرم یوسف علیه السلام گفت [6]: امروز بر شما چیزی نیست . خداوند شما را می آمرزد که او ارحم الراحمین است [7].

3-در جنگی به پیامبر گفته شد برای چه اینها را لعنت نمی کنید ؟ فرمود : من به عنوان رحمت و هدایت کننده مبعوث شده ام و لعان ( لعنت کننده ) مبعوث نشده ام[8].

مورد سوم : شوخی کردن پیامبر

امام صادق علیه السلام می فرماید که سیره پیامبر این گونه بود که شوخی می کرد و با این کارش می خواست دیگران را خوشحال سازد [9].

مورد چهارم : مساوات

حضرت جانب مساوات را نسبت به مردم رعایت می کردند به گونه ای که در نگاه کردن هم دقت داشتند . امام صادق علیه السلام می فرماید : پیامبر این گونه بود که نگاه هایش را بین اصحابش تقسیم می کرد پس به این شخص و آن شخص مساوی نگاه می کرد[10].

مورد پنجم : خوش برخوردی

زید بن ثابت می گوید : هر گاه اصحاب با او می نشستند و حرف آخرت می زدند پیامبر هم اصحابش را همراهی می کرد و هر گاه سخن از دنیا بود همراه اصحابش بود و همین طور در مورد صحبت کردن بر سر آب و نان [11].

بحث سوم : روش مهربانانه ائمه علیهم السلام با مردم

اول : رفتار و گفتار با عطوفت حضرت امیر المومنین علیه السلام

1-حضرت فرمود :

 الناس من جهه التمثال أکفاء * أبوهم آدم و الأم حواء :

 انسانها هیچ تفاوتی با هم ندارند و همه با هم برابرند و پدرشان آدم و مادرشان حواست [12] .

 2-در تقسیم بیت المال به طور مساوی بسیار دقت داشت و ذره ای حاضر نبود که حق دیگران پایمال بشود ، فرقی نمی کرد که مسلمان باشند یا به کیش دیگری . به برادرش که سهم بیشتری از بیت المال می خواهد می گوید : مادرت به عزایت بنشیند ، از آزاری ناله می زنی و من از آتش سوزان ناله نزنم[13].

 3-آن قدر مهربان است که وقتی خلخالی از پای زنی یهودی برده می شود می فرماید : اگر کسی از غصه بمیرد جا دارد[14].

 4-مشک آب زن خسته ای را بر دوش می کشد با اینکه به تقسیم امروزی بر 50 کشور حکومت می کرد ، از لیبی تا داغستان[15].

 5-کنار پیرمرد نابینای خرابه نشین می نشیند و می فرماید : فقیری کنار فقیری نشسته و مسکینی کنار مسکینی[16].

6- در عهدنامه یشان به مالک اشتر فرمود :

مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش ... زیرا مردم دو دسته اند : دسته ای برادر دینی تو و دسته دیگر همانند تو در آفرینش می باشند[17] .

دوم : سیره و سخنان مهربان سایر ائمه علیهم السلام

1-مرد شامی بعد از آن همه دشنام به امام مجتبی علیه السلام با رفتاری عجیب از حضرت مواجه و شرمنده شد ، حضرت رو به او کرده سلامش فرمود ! آنگاه خندید و گفت : ای مرد فکر می کنم در اینجا غریب هستی ، اگر از ما چیزی بخواهی به تو عطا خواهیم کرد ، اگر گرسنه ای سیرت می کنیم ، اگر برهنه ای می پوشانیمت ، اگر نیازی داری بی نیازت می کنیم ، اگر از جایی رانده شده ای پناهت می دهیم ، اگر حاجتی خواسته باشی بر آورده می کنیم ، هم اینک بیا و مهمان ما باش تا وقتی که اینجا هستی مهمان مایی . او به گریه افتاد گفت : شهادت می دهم که تو خلیفه خدا روی زمین هستی[18].

2-قال له نصرانی : أنت بقر قال : لا أنا باقر :شخصی مسیحی به امام باقر علیه السلام بی احترامی کرد و گفت : تو بقر ( گاو ) هستی . امام بدون ذره ای عصبانیت فرمودند : من باقر ( شکافنده ) هستم [19].

3- دستگیری تمام ائمه علیهم السلام از فقرا و مستمندان آن هم از هر دین و مذهبی بودند[20]

4-امام صادق علیه السلام فردی را دید که انگار حاجتی دارد ، به اطرافیان فرمود : حاجت او را برآورده کنید . رفتند و برگشتند ، گفتند : او یهودی بود و تشنه ، به او آب ندادیم . حضرت فرمود : مگر من گفتم چه دینی دارد ؟! باید آب به او بدهید[21].

بحث چهارم : سفارش به خوش اخلاقی و نکوهش بد اخلاقی و ستم

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در ضرورت ترک ظلم می فرمایند : اگر کوهی به کوهی – که جماد است و مکلف نیست – ظلم کند – وضع حساب و کتاب نظام خلقت چنین است که – کوه ستمگر و متجاوز را هم خداوند متلاشی می گرداند[22].

امام حسن علیه السلام می فرمایند: نیکوترین نیکوییها خوش اخلاقی است[23].

امام صادق علیه السلام :  بد اخلاقی ایمان را فاسد می کند همانطور که سرکه عسل را از بین می برد [24].

توجه به این نکته لازم است که تمامی این سفارشها در خصوص معاشرت با مسلمانان نیست بلکه همانطور که از سیره آن انوار مقدس روشن است این تاکیدات در برخورد نیک نسبت همه به مردم از هر نژاد و کیش و آیینی می باشد .

با این مقدار بسیار اندک هدف – ابتکاری نبودن این تعلیم از بهاییت روشن شد .



[1] - به پاورقی السیره النبویه ، ج1 ، ص 133و تاریخ یعقوبی ، ج 2، ص 11و سیره حلبیه ، ج 1 ، ص 156 مراجعه شود .

[2] - الطبقات الکبری ، ج 1، ص 128و تاریخ یعقوبی، ج 2، ص10 .

[3] - السیره النبویه ، ج 1، ص 134 .

[4] - سایت تبیان www.tebyan.net : ، مهری هدهدی  .

[5] - السیره النبویه ، ج 4 ، ص 49 .

 - [6] یوسف /92

[7] -  مهرورزی در سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله ، مجله مبلغان ، ش 87 .

[8] -  همان به نقل از فیض کاشانی المحجه البیضاء ، ج 4 ، ص 129 .

[9] -  مکارم الاخلاق ، ص 21 .

[10] - کافی ، ج 2 ، ص 671 .

[11] -  مکارم الاخلاق ، ص 21 .

[12] - دیوان علی علیه السلام ، ص 24 .

[13] -  بحارالانوار ، ج 41  ، ص 421 -  215 .

[14] -  نهج البلاغه ، خطبه 27 .

[15] - زندگی امیر المومنین ، ص 34 .

[16] -  معارفی از قرآن ، ص 231 .

[17] -  و أشعر قلبک الرحمه للرعیه و المحبه لهم و اللطف بهم ... فإنهم صنفان : إما أخ لک فی الدین أو نظیر لک فی الخلق ( نهج البلاغه ،  نامه 53 ، ترجمه دشتی ) .

[18] -  ستارگان درخشان ، ص 42 .

[19] -  بحارالانوار ، ج 46 ، ص 289 .

[20] - حیاه الامام الحسن ، ج 1 ، ص 316- 317 . انساب الاشراف ، ج 1 ، ص 319 . سیره و تاریخ امام ، ص 102. حیاه الامام الحسین ، ج 1 ، ص 128به نقل از همان ، ص 102. تاریخ یعقوبی ، ج 2، ص 259 . کشف الغمه ، ج 2 ، ص 289 .

[21] - سایت درسهایی از قرآن :   www.qaraati.ir، استاد قرائتی .

[22] - نوادر راوندی ، ترجمه احمد صادقی اردستانی ، ص 308  .

-[23] إن أحسن الحسن الخلق الحسن (وسایل الشیعه ، ج 153 ، ص 12- بحار ، ج 68 ، ص 386 ،  باب 92 ) .

[24] - إن سوء الخلق لیفسد الإیمان کما یفسد الخل العسل ( کافی ، ج 2 ، ص 321 ) .