وحدت لسان و خط( تعلیم هفتم )

لسان خویش یا دیگران !!

 در ابتدا اصل سخن آنها را می آوریم سپس سراغ درستی یا نادرستی آن می رویم.

عبدالبها می گوید: پس بهتر اینست یک لسان ایجاد و یا انتخاب شود تا آنکه لسان عمومی باشد * در اینصورت انسان بدو لسان محتاجست یکی لسان وطنی یکی لسان عمومی.... بعد از مدتی مدیده شخصی پیدا شد این لسان اسپرانتو را ایجاد کرد فی الحقیقة زحمت کشیده خوب ایجادی کرده.... و لسان را از هر جهت اکمال نمایند تا آن لسان انتشار حاصل نماید و لسان منتخب عموم ملل عالم شود.... و تا آن لسان ترویج نشود راحت و آسایش آنطور که باید و شاید برای بشر حاصل نمیشود * زیرا اختلاف لسان بسیار سبب اختلاف و سوء تفاهم است .... لهذا شما لسان اسپرانتو را خیلی دوست داشته باشید * چرا بدایت تأسیس است انشاء اللّه اکمال خواهد شد و جمیع من علی الارض راحت خواهند گشت( خطابات حضرت عبدالبها، ج 1، صص 235 و 236 ).

نقد

أ . سوال جدی که خود را مطرح می کند این است که: اگر واقعا به بهاییت اعتقاد راسخ داری چرا زبان آن را ترویج نمی کنی؟ همانطور که آیین اسلام بر یادگیری زبان خودش تاکید می کند، چنانکه امام صادق علیه السلام می فرمایند: عربی را یاد بگیرید چرا که عربی، زبانی است که خداوند متعال از طریق آن با بندگانش سخن گفته است [1].

ب . مواردی از بزرگان بهاییت وجود دارد که بر خلاف این تعلیم است!

1.حسینعلی نوری در چند جا می نویسد:[2]

1-در راه من جز با زبان عربی مبین سخن نرانید [3].

2-درباره زبان نوشته بودید تازی[4] و پارسی هر دو نیکو است چه که آنچه از زبان خواسته‌اند پی بردن بگفتار گوینده است و این از هر دو می آید * و امروز چون آفتاب دانش از آسمان ایران آشکار و هویدا است هر چه این زبان را ستایش نمائید سزاوار است( مجموعه الواح مبارکه، 262).

2.عبدالبها هم می گوید: تا توانی زبان فارسی را بیاموز زیرا که عن قریب این زبان در جمیع عالم تقدیس می شود( پیام ملکوت، ص 19 ).

3.اشراق خاوری نیز نوشته: از دیر زمانی اراده متعالیه مولای عزیز بر این تعلّق گرفته که جوانان بهائی در فرا گرفتن لغت انگلیزی در رتبه اولی و تحصیل لغت آلمانی در رتبه اخری سعی و جدّیّت تامّه مبذول دارند و در این دو لسان غربی مخصوصاً انگلیسی مهارت بسزا یابند متمنّی است بوسائل ممکنه جوانان بهائی محلّ خویش را از دختر و پسر باجرای این دستور مبارک تشویق و موجبات تحصیل دو زبان مزبور را بقدر امکان برای آنان فراهم فرمایند .... و همچنین مولای عزیز تأکید فرموده‌اند که اطفال و جوانان احبّاء لسان عربی را نیز بیاموزند و برای استفاده از الواح و آثار مبارکه قواعد این زبان فصیح را فرا گیرند( گنجینه حدود و احکام، 206 ).

روشن شد که بین این تعلیم و دیگر سخنان رؤسای بهاییت چه مقدار تناقض و تهافت وجود دارد!!



[1] - عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام، قَالَ: تَعَلَّمُوا الْعَرَبِیَّةَ فَإِنَّهَا کَلَامُ اللَّهِ الَّذِی تَکَلَّمَ بِهِ خَلْقَه(وسائل‏الشیعة، ج  5، ص  84 ،50- باب استحباب التبلیغ بالخواتیم ).

[2] - که به همین دو مورد اکتفا می کنیم

[3] - و لا تکلموا فی سبیلی الا بلسان عربی مبین( رساله الروح، ص 69).

[4] - عربی