آئینی برای سرمایه داران ( سوالات بی پاسخ 12 )

ربح یا بهره پول و یا به عبارتی ربا یکی از راههای کسب درآمد نامشروع به حساب می آید که نه تنها شرع مقدس اسلام آن را حرام دانسته بلکه علمای علم اقتصاد آن را مضر بر اقتصاد می دانند چون تنها یکی از دلایل ساده این عمل خلاف وجدان بشری انباشته شدن مال و ثروت در دست عده ای از سرمایه داران و ضرر افراد ضعیف جامعه است اما در آئین بهایی این نوع کسب درآمد را نه تنها حرام ندانسته بلکه برای آن پاداش منظور داشته است تاجایی که
ربا گیرنده را جزء فضلاء امت معرفی مینماید واین عمل را تفضلی بر عباد میداند .

بهاءالله ( درکتاب مجموعه الواح بعد از کتاب اقدس، لوح اشراقات، صفحه ۷۸ )در این مورد می‌گوید:

« اکثری از ناس محتاج به این فقره مشاهده می‌شوند، چه اگر ربحی در میان نباشد امور معطل و معوق خواهد ماند نفسی که موفق شود با همجنس خود و یا هموطن خود و یا برادر خود مدارا نماید و یا مراعات کند یعنی به دادن قرض الحسن کمیاب است، لذا فضلاعلی العباد ربا را مثل معاملات دیگر که مابین ناس متداول است، قرار فرمودیم. یعنی ربح نقود از این حین که این حکم مبین از سما مشیت نازل شد حلال و طیب و طاهر است تا اهل ارض بکمال روح و ریحان و فرح و انبساط به ذکرمحبوب عالمیان مشغول باشند... »

حال سوال اینجاست که این یک بام و دو هوا را چگونه قبول کنیم که از طرفی رهبران بهائی داد عدالت سر می دهند و می گویند ما برای اجرای عدالت آمده ایم و پیام بهاء الله صلح و عدالت است اما در متونشان دستورات ضد عدالت را صادر می کنند ؟ مگر نه این است که قرآن و دیگر کتب آسمانی تحریف نشده و قوانین الهی را شامل هستند پس با این آیه قرآن چه می کنند که در سوره بقره می فرماید : ربا گیرندگان در حکم محاربان با خدا و رسول خدا هستند (آیات 278 و 279 ) پس چگونه این محاربه ناگهان به صلح با خدا انجامیده است ؟ چگونه است که برای قرض الحسن پولی موجود نیست که به عباد پرداخت شود اما ربا که وارد می شود پولها پیدا می شود و افراد حاضر به قرض دادن می شوند ؟ این احتیاج به سود پول همیشگی بوده است یعنی باید بپذیریم که خداوند ظالم است که با وجود این که میدانسته در زمان پیامبر مردم به این سود پول احتیاج داشته اند آن را محاربه با خود خوانده و الان به این ظلم پایان داده است آیا خداوند ظالم است ؟ آیا آنها که مجبورند سود پول را چندین برابر بپردازند نیز با همین روح و ریحان می توانند به عبادت خدا بپردازند و یا باید به جای عبادت در فکر تأمین سود پول ربا خواران باشند ؟ امیدوارم این نظریه حلیت و جواز ربا را یک نفر از عقلای علم اقتصاد نیز قبول داشته باشد تا حکم الهی بهاء الله که از سماء مشیت نازل شده به دست کسانی که تنها رائحه اقتصاد اسلامی را استشمام نموده اند اینگونه به چالش کشیده نشود چه رسد به علمای بزرگ اقتصاد دان اسلام . آیا این آئین به نفع طبقه سرمایه دار است یا به فکر ضعفای جامعه هم هست؟ با این ترتیب هرکس سرمایه دارد و مال و منالی دارد برای گرفتن سود پول هم که شده گردن خود را باید در مقابل امثال این کوته فکران خم نماید وچه زیبا جناب بهاء الله پیروان خود را لقب اغنام الله عطا فرموده .........