بی خیال قانون و شرع!!!! ( سوالات بی پاسخ 28)

از دستورات بی اساس بهائیت دستور به عدم دخالت بهاییان در امور سیاسی است البته این به مقتضای زمان بود که بهاء و عبدالبهاء این دستور را صادر کردند آنها دستوری صادر کردند مبنی بر اینکه هیچکس حق دخالت در سیاست ندارد. اما با دقت و ریز بینی مشخص می شود که این دستور مربوط به دوره ای می شد که اگر مردم از سیاست کناره گیری نمی کردند دولت های استعمارگر نمی توانستند به راحتی نهایت سوء استفاده را از منابع و ماخذ کشور عزیزمان ایران نمایند. اما در رژیم منحوس پهلوی دخالت در سیاست امری علنی شد اگر چه .........

از پیدایش این آیین ساختگی تاکنون روسای تشکیلات همه مهره های اصلی سیاستمداران و سلطه گران دولتهای بزرگند اما در رژیم طاغوت بهائیان مشاغل مهم دولتی و مقامات عالی رتبه را در دست خود گرفتند و در تمام امور مملکتی دخالت و نفوذ داشتند تا آنجا که حتی در زمان حکومت دکتر محمد مصدق، سازمان جهانی صهیونیسم تعطیل شد و نمایندگی سیاسی اسرائیل در ایران برچیده شد و در این زمان بود که اداره امور سازمانهای جاسوسی یهودیان ایران به کمیته بهائیان واگذار گردید. امیرعباس هویدا هم به دست عناصر با نفوذ و نقابدار بهائی مامور خدمت در سازمان ملل متحد گردید.هویدائی که نزدیکترین دوست و خادم جناب عباس افندی بود و نه تنها او بلکه دوستان بهائی او نیز در کنار او به خدمت مشغول گردیدند از جمله: وزیر جنگ (سپهبد اسدا صنیعی (وزیر کشاورزی و آب و برق “منصور روحانی” وزیر آموزش و پرورش “فرخ روپارسای” و وزرای بهداری- امور خارجه و بازرگانی اشاره کرد (شاهقلی، عباس آرام، منوچهر تسلیمی) ایادی دوست و پزشک مخصوص زن شاه بهائی بود و طبق اسنادی که از آن زمان بر جای مانده است و در آرشیو ملی ثبت و مندرج است، از خوش خدمتی های این دکتر بهائی در دربار شاه گرفته تا خیانت های او به ملت مسلمان همه و همه مبرهن و آشکار است .

سوال مهم اینجاست آیا جریان طرد در آن زمان نبوده و یا بیت العدل اعظم جرأت طرد این افراد را نداشته است؟ آیا این مداخلات واضح سیاسی خیانتی آشکار به بهاییت نبوده است ؟ آیا روح بهاءالله از این قانون شکنی آزرده نشده است؟ و......