محبت مادرانه قرة العین !!!! ( سوالات بی پاسخ 41 )

رهبران بهائی و بهائیان مدعی دیانت می گویند این دین که ما آورده ایم کامل ترین دین است و هیچ عیب و نقصی در آن راه ندارد و همه عالم باید به این امر مومن شوند در ضمن رهبران ما به استقامت در راه نشر این امر مقدس مأموریت یافته اند و مانند جمیع انبیاء الهی در راه تبلیغ اوامر الهی اصلا یأس و ناامیدی در آنها راه نداشته به راههای مختلف در راه جذب خلق الله به سوی دین الهی تلاش می کردند از جمله انبیاء الهی می توان به حضرت نوح اشاره کرد که بعد از 950 سال تبلیغ وقتی متوجه شد عذاب در راه است باز هم از دعوت فرزندش به سوی دین الهی دست برنداشت تا اینکه خدا فرمود او از اهل تو نیست........

و هیچگاه حضرت نوح از فرزند ناخلفش اعلام بیزاری نجست اما در کمال ناباوری در دیانت جهان شمول بهائی که مدعی ایجاد محبت در بین عالمیان است می بینیم که بزرگترین و جلیل القدر ترین زن این فرقه به راحتی از فرزندان و جگرگوشه های خودش اعلام بیزاری می جوید و آنها را از خود می راند چرا که آنها به او مومن نشدند در صفحه 106کتاب " حضرت طاهره " آمده است :« آنچه مسلّم است هیچ‌یک از فرزندان طاهره به امر بدیع مؤمن نگردیده‌اند. مستند نگارنده در باب عدم ایمان فرزندان طاهره علاوه بر اقوال مورّخان عصر قاجار از جمله دو بیان مبارک از حضرت عبدالبهاء نخست در کتاب تذکرة الوفاء و دوم در لوحى دیگر است. در تذکرة الوفاء میفرمایند: "و سه اولاد از ایشان تولّد یافت. دو اولاد ذکور و یک دختر ولی هر سه محروم از موهبت مادر" (ص ٢٩١). مراد از عبارت "محروم ازموهبت مادر" بحقیقت محرومیّت از موهبت ایمانى مادر است. مستند این عبد ترجمه عبارات فوق از حضرت ولىّ‌امرالله در زیر نویس یکى از صفحات متن انگلیسى تاریخ نبیل زرندى است. (١٦) امّا حضرت عبدالبهاء در لوح دیگر میفرمایند: "قرّة العین که معروف آفاق است وقتى که مؤمن بخدا شد و منجذب بنفحات الهی گشت از دو پسر بزرگ خویش بیزار شد زیرا مؤمن نشدند و دیگر ابداً با آنها ملاقات نکرد و حال آنکه دو اولاد رشید او بودند و میگفت که احبّاى الهی جمیع پسران من هستند ولی این دو پسر من نیستند و بیزارم." »

با این تفاصیل چند سوال ذهن انسان را مشغول می سازد : آیا طاهره ای که با آن مقام و عظمت از هدایت فرزندان خود عاجز بوده می تواند هدایتگر دنیایی به این عظمت باشد ؟ آیا اعلام برائت از فرزندان بهترین راه مقابله با آنان بوده است ؟ آیا این رحم و مروت مادرانه است که فرزندان را اینگونه از خود براند و ابداً آنها را ملاقات نکند ؟ آیا این پیام صلح و محبت و دوستی امر بدیع بهائیت است ؟ و......