معنای حقیقی علم آموزی در بهائیت (سوالات بی پاسخ۱۰)

همانطور که می دانیم یکی از تعالیم بهائیان تحری حقیقت و دیگری تأکید فراوان بر علم آموزی است اما با نهایت تأسف وقتی به دقت نگاه می کنیم اثری از این دو تعلیم در خود بهائیان نمی بینیم و رهبران آنها به جای اینکه به مردم در رسیدن به این دو تعلیم کمک کنند بیشتر آنها را از این تعالیم دور می کنند از جمله اینکه کتابهای آسمانی انبیاء الهی را دراختیار مردم نمی گذارند و اجازه نمی دهند مردم تشنه حقیقت .........

که جهت علم آموزی خود را به تعب می اندازند از علوم الهی انبیاء الهی استفاده نمایند مثلا یکی از پیامبران الهی که بهائیان معرفی می نمایند حضرت باب (علی محمد شیرازی ) است که باید به او ایمان داشت اما متأسفانه کتابهای او در بین مردم جایگاهی ندارد حتی اگر او را پیامبرندانیم و یک دانشمند بزرگ هم معرفی نمائیم باید این کتابها و علوم در دسترس مردم قرار بگیرد تا علم آموزی آنها تکمیل شود . یکی از کتابهای گرانبهای باب (به قول بهائیان ) بیان است که دیدن آن و مطالعه آن بسیار پرزحمت است و از دیگر کتب جناب باب ادله سبعه است که واقعا باید دانشمندان بزرگ جهان عرب باید جمع شوند تا شاید بتوانند جمله ای از آن را تفسیر نمایند گرچه رهبران فهیم بهائیت هرگونه تفسیر و تأویل را غیرمجاز معرفی نموده اند اما بنده یک پاراگراف از این کتاب را ذکر می کنم و اگر بزرگواری از آن فرقه توانست کلمات این عبارت را از کتب قاموس و لغتنامه پیدا نموده و این عبارت را به شکل روان معنا نماید ممنون خواهم شد که مرا در ترجمه این عبارت راهنمائی نماید :

" بالله الله الفرد ذی الفرد بالله الله الفرد ذی الفرد بالله الله الفرد ذی الفرد بالله الله الفرد ذی الفراد بالله الله الفرد ذی الفرداء بالله الله الفرد ذی الافارد بالله الله الفرد ذی الافراد بالله الله الفرد ذی الافرد بالله الله الفرد ذی الفراد بالله الله الفرد ذی الفردة بالله الله الفرد ذی الفرود بالله الله الفرد ذی الفراد بالله الله الفرد ذی الافرداء بالله الله الفرد ذی الفردات بالله الله الفرد ذی الفرودت "

سوالات :

آیا این تحری حقیقت است که این کتب را دور از دسترس مومنین بهائی قرار می دهند ؟ آیا این مطلب با علم آموزی موافقت دارد ؟ آیا این عبارات و جملات نباید برای مردم معنا و تفسیر شود و مومنین بهائی با اعتقاداتشان آشنا شوند ؟ آیا این جملات اصلا معنا و مفهومی دارد ؟ آیا این مشتقات کلمه فرد که تنها یک پاراگراف آن را ذکر نمودم در هیچ لغتنامه ای یافت می شود ؟ آیا نباید لغتنامه و یا قاموسی برای معنای این عبارات گرانسنگ معرفی شود ؟ چه کسی عهده دارد معنای این عبارات حضرت باب است که با این مشقت آنها را کنار هم چیده است ؟