امّی که به مکتب رفت 1 !!!!!(سوالات بی پاسخ 46)

یکی از اموری که بهائیان خیلی روی آن اصرار دارند بحث امی بودن علی محمد و حسینعلی نوری است که این مطلب را به عنوان معجزه ای از این دو نفر بیان می کنند که در این بخش در مورد باب و در بخش بعدی در مورد بهاء مطالبی را ذکر می کنیم .

در باب امی بودن باب و بهاء الله به چند مدرک و سند وجود دارد : عبد البها می گوید :

" نورانیت مظاهر مقدسه بذاتهم است . نمی شود از دیگری اقتباس نمایند. دیگران باید از آنها اکتساب علوم و اقتباس انوار نمایند نه انها از دیگران. جمیع مظاهر الهیه چنین بوده اند؛ حضرت ابراهیم و حضرت موسی و حضرت مسیح و حضرت محمد و حضرت باب و حضر بهاء الله در هیچ مدرسه ای داخل نشدند......"
یا در جای دیگر آمده است : .........
"در میان طایفه شیعیان عموما مسلم است که حضرت ابدا در هیچ مدرسه ای تحصیل نفرموده اند و نزد کسی اکتساب علوم نکرده اند و جمیع اهل شیراز گواهی می دهند ؛ با وجود این به منتهای فضل بغتتا در میان خلق ظاهر شده اند."

اما در جاهای دیگر به مدارکی برخورد کردم که به هیچ عنوان نشان نمی دهد باب و بهاء امی باشند . در مورد باب می توان به چند مدرک استناد کرد.
در متون بهائیت آمده که :
"خال حضرت باب ایشان را برای درس خواندن نزد شیخ عابد بردند، هر چندحضرت باب به درس خواند میل نداشتند ولی برای آنکه به میل خال بزرگوار رفتار کنند به مکتب شیخ عابد تشریف بردند. شیخ عابد مرد پرهیزگار محترمی بود و از شاگردان شیخ احمد و سید کاظم رشتی به شمار می رفت."
واقعا کدام را باید پذیرفت ؟؟؟؟؟؟؟
خنده دار تر سخنی است که خود باب در کتاب بیان به یاد ایام کودکی آورده است :
"قل ان یا محمد معلمی فلا تضربنی .... و اذا اردت ضربا فلا تتجاوز عن الخمس و لا تضرب علی اللحم....."
بگو ای محمد آموزگار من ، مرا کتک مزن..... و چون خواستی بزنی بیشتر از پنج ضربه نزن نیز بر گوشت بدنم نزن.
این نشان می دهد باب نه تنها به مکتب می رفته و تحصیل می کرده است بلکه دانش آموز زرنگی نبوده و گاه و بی گاه از جانب معلم خود تنبیه می شده است.